ارگوت
تا آنجا که از شواهد تاریخی بر می آید، ارگوت را اولین بار در چین باستان به عنوان ماده ای دارویی و به طور دقیق تر به عنوان داروی تسریع کننده تولد نوزاد به کار برده اند. حکیمان معروف یونان از جمله جالینوس و دیوسکورید نیز از این قارچ به عنوان یک ماده دارویی یاد کرده اند. بعدها این قارچ در اروپا نیز مورد استفاده قرار گرفت، اما تأثیر مرگ آور قارچ ارگوت که باعث بیماری ارگوتیسم یا قانقرن گازی می شد، تا مدت ها نزد مردم اروپا ناشناخته بود تا آنکه در سال 1582 یک محقق فرانسوی خواص علمی آن را برشمرد. بعدها، در سال 1836 در کشور انگلیس، این قارچ به عنوان یک داروی رسمی به بازار عرضه گردید. ارگوت به حسب "چشم آمد" شکل ظاهری آن، در کشورهای مختلف، نام های متفاوتی دارد، مثلاً چون در ایران به شکل سیخک پای خروس به چشم آمده، "سیخک"، "سیخک جو"، "جو سیخ" و امثال آن نام گرفته است. این قارچ در زبان انگلیسی نیز نام های گوناگونی دارد که عبارتند از: ارگوت، زنگ چاودار، مادر چاودار و دانه شاخی (نام هایی که نشان از آفت بودن قارچ در جو یا چاودار دارند). بالاخره، از آنجا که قارچ مذکور شباهت زیادی به دندان پوسیده افراد مسن دارد، در برخی از کشورها به "دندان پیر" یا "دندان پیر زن" نیز معروف گردیده است.
ارگوت در اکثر فارماکوپه ها به عنوان یک ماده مهم دارویی معرفی شده است. مواد مؤثره آن (ترکیبات آلکالوئیدی) سبب انقباض عضلات صاف رحم، تحریک سلسله اعصاب سمپاتیک، کاهش فشار خون و همچنین سبب ایجاد نظم در کار سیستم گردش خون می گردند. تعدادی از محققین در سال 1982 اظهار داشته اند که استفاده از این قارچ در دوران بارداری (استعمال موضعی) باعث سقط جنین نیز می گردد. در حال حاضر در صنایع داروسازی مواد مؤثره ارگوت در ساخت داروهای مربوط به بیماری های زنان (داروهای فشار جهت تسریع در تولد نوزاد، جلوگیری از خونریزی های پس از زایمان و داروهای مربوط به سقط جنین)، داروهایی که سبب کاهش فشار خون و مداوای میگرن و برخی از بیماری های مربوط به سیستم عصبی می شوند، به کار می روند. مهمترین این داروها عبارتند از سکادول، ارگام، بلوئید، ارگومترین، کفالگین و ردرگام.
این قارچ همه ساله در مقیاس وسیع در کشورهای سوئیس، آمریکا، فنلاند، اتریس، چک، اسلواکی، آلمان، ژاپن، روسیه و مجارستان تولید می شود.
ارگوت یا سیخک جو ،به صورت های زیستی متفاوت (عمدتاً به صورت انگل) مشاهده می گردد. بیش از 22 گونه متعلق به جنس کلاویسپس شناخته شده اند. از آنجا که این قارچ در شرایط مختلف، شکل های ظاهری متنوعی پیدا می کند، تا مدت ها چنین تصور می شد که دارای گونه های متفاوتی است (Secalis mater، Cordyceps purpurea، Sphacelia segetum). ولی یکی از محققان در سال 1853 اظهار نمود اگرچه این سه قارچ به ظاهر با هم تفاوت دارند، اما در واقع همه آنها متعلق به یک گونه اند.
این قارچ عمدتاً در مناطقی که جو و چاودار کشت می شود، مشاهده می گردد. از این رو، در اروپا، آسیا و قسمت هایی از شمال آفریقا که کاشت و داشت این دو گیاه صورت می گیرد، گسترش دارد.
ارگوت، دوکی شکل، طویل، راست یا خمیده است. نام عمومی آن Sclerotium می باشد. اندازه این قارچ بسته به اوضاع محل رویش متفاوت است و بین 1 تا 5 سانتیمتر طول و 2 تا 5 میلیمتر ضخامت دارد.
لایه خارجی ارگوت، بنفش تیره (مایل به قهوه ای) یا سیاه رنگ است. وقتی شکسته می شود، داخل آن به رنگ خاکستری روشن مشاهده می گردد. چنانچه تازه باشد کم و بیش گوشتی است و پس از خشک شدن سخت و لاکی می شود.
سیخک جو وقتی کاملاً برسد، از گیاه جدا می شود و روی زمین می افتد. سیخک افتاده، پس از گذراندن سرمای زمستان، با مساعد شدن هوا و جذب رطوبت، شروع به رویش نموده، جوانه می زند و استروما را می سازد. از استروما، ساختار رشته ای نخ مانند و باریک خارج می شود که انتهای هر رشته کم و بیش برجسته، به رنگ قرمز تیره بوده و دیواره خارجی آن پوشیده از زواید خار مانندی است.
داخل برجستگی انتهایی مذکور، تعداد زیادی اندام های تخم مرغی شکل به نام پری تسیوم وجود دارد. داخل پری تسیوم، آسکوسپورهای پود مانند به وجود می ایند. آسکوسپورها پس از خروج از پریتسیوم، روی خامه مادگی گیاه میزبان قرار می گیرند و به صورت رشته های باریک و طویل، به طرف تخمدان رویش می کنند.
در داخل تخمدان، توده کم و بیش اسفنجی به نام اسفاسلیا تشکیل می شود که مملو از رشته هایی به نام هیف است. اندام های رویشی که اسپور نامیده می شوند، در قسمت فوقانی هیف قرار دارند و پس از پاره شد هیف، به خارج رها می شوند. کنیدی ها مرطوب و کم و بیش چسبناکند. اسفاسلیا فاقد هرگونه آلکالوئید است و تنها قارچ های کاملاً رسیده و بزرگ، حاوی حداکثر مقدار آلکالوئید می باشند. تاکنون بیش از 50 نوع آلکالوئید از سیخک جو استخراج شده که از نوع آلکالوئیدهای حقیقی و دارای ساختمان آندولی هستند.
شرایط محیط رشد:
وضعیت اقلیمی برای رویش قارچ و گیاه میزبان (بخصوص چاودار) باید حتما مطلوب باشد. به منظور تولید قارچ با کیفیتی مطلوب (از نظر میزان ماده مؤثره)، باید در زمان مناسب اقدام به آلوده سازی گیاه میزبان نمود. برای رشد و توسعه ارگوت، به رطوبت زیاد، بارندگی مناسب و هوای گرم نیاز است. حداقل بارندگی سالانه نباید از 500 میلیمتر کمتر باشد. اردیبهشت زمان مناسبی برای آلوده کردن گیاهان میزبان به اسپور قارچ ارگوت است. زیرا در این هنگام، مقدار رطوبت هوا معمولاً کافی است (65 تا 90 درصد). بارندگی و دمای 16 تا 19 درجه سانتیگراد، برای رشد و نمو ارگوت مناسب است. رطوبت زیاد باعث می گردد که گلدهی در چاودار برای مدت طولانی تری انجام پذیرد و اوضاع برای مرحله دوم آلودگی (که عبارتست از قرار گرفتن اسپورهای قارچ بر روی گل های گیاه)، مناسب تر باشد. در این مرحله هوای گرم و خشک برای مدت نسبتاً طولانی مناسب نیست و سبب خشک شدن اسپورها و مرگ آنها می شود. هنگام رویش ارگوت، دمای بیش از 20 درجه سانتیگراد مناسب نیست، زیرا نه تنها مانع رشد آنها می گردد، بلکه در مقدار آلکالوئیدهای تشکیل شده تأثیر منفی نیز بر جای می گذارد.
بادهای شدید مانع آلوده شدن گیاه میزبان می شوند و کاهش رطوبت هوا نیز سبب کند شدن رشد ارگوت می گردد. ارگوت های کاملاً رسیده به سرعت روی زمین می افتند و عمل برداشت محصول را مشکل می سازند.
تکثیر:
انجام کلیه مراحلی که برای تولید گیاه میزبان (چاودار) به منظور استفاده از آرد آن (جهت تهیه نان) و یا برای تهیه علوفه (دام و طیور) صورت می گیرد، برای تولید ارگوت نیز ضروری است. تناوب کشت برای گیاه میزبان ضروری نیست، ولی گیاه را تا حد امکان باید خیلی زورد کشت کرد. زیرا پس از برداشت آن می توان گیاهانی نظیر نخود، خردل، گشنیز و سبزی های دیگر را کاشت.
آلوده ساختن گیاهان به منظور تولید قارچ ارگوت، فرایندهای متعددی دارد و اجرای مراحل زیر ضروری است:
- تهیه موادی که گل ها را آلوده می نمایند (اسپورها)؛
- تهیه سوسپانسیون هایی از اسپور؛
- آلوده سازی گل ها.